جانگ بوگو معروف به گونگ بوک در اوایل قرن نهم میلادی در شیلا زندگی می کرد . او یک شیلایی بوده ولی اصلیت او به درستی مشخص نیست . تنها کتابی که اطلاعاتی از زندگی او را می دهد کتابی به نام ( تاریخ سه پادشاهی ) است که در قرن دوازدهم نوشته شده و سه قرن پس از مرگ او اطلاعاتی درباره زندگی او را به ما می دهد . بر طبق این کتاب جانگ بوگو مهارت زیادی در هنرهای رزمی داشت و دوست صمیمی او جانگ نیون می توانست 2 کیلومنر را بدون نفس کشیدن زیر آب شنا کند . این کتاب به ما می گوید که این دو دوست با هم به .....
برای خواندن ادامه داستان روی گزینه ادامه مطلب کلیک کنید
تانگ در چین رفتند .مهارت آنها در سوارکاری و شمشیرزنی و پرتاب نیزه باعث شد تا آنها به استخدام ارتش دربیایند و بزودی به عنوان ژنرالهای رده پایین ناحیه وانینگ دربیایند . در قرن نهم میلادی تعداد زیادی شیلایی در تانگ زندگی می کردند که اکثر آنها به عنوان بازرگان در سواحل شاندونگ و جیانگ سو زندگی
می کردند . آنها برای خود انجمن شیلایی تشگیل داده بودند که روسای آن از اشرافزادگان شیلا بودند و حتی آنها برای خود معبد شیلایی هم در تانگ بنا کردند . جانگ بوگو از این که می دید هموطنان او در تانگ مورد حملات دزدان دریایی و راهزنان می شدند خیلی خشمگین می شد . در وافع شیلا مکان مناسبی برای تجارت دزدان دریایی شده بود و آنها اسیران شیلایی را در چین به عنوان برده می فروختند. در سال 823 میلادی امپراتور تانگ برده داری را ممنوع اعلام کرد و تمام کره ایهای برده را به شیلا بازگرداند . در سال 825 میلادی جانگ بوگو که حالا صاحب یک ناو دریایی نیرومند در چانگ هی شده بود از پادشاه شیلا کیم هونگ دوک خواست یک پایگاه دائمی در چانگ هی بنا کند تا او بتواند از تاجران در برابر دزدان دریایی دریای زرد محافظت کند . امپراتور موافقت کرد و در 828 میلادی پایگاهی در چانگ هی ساخته شد و امپراتور 10000 نیرو نیز در اختیار جانگ بوگو قرار داد . استقرار این پایگاه و پاکسازی دزدان دریایی چنان قدرتی را به جانگ بوگو داد که می توانست حتی امپراتوری را هم سرنگون کند و خود امپراتور شیلا شود . بخاطر همین هم به شدت از سوی دربار شیلا مورد تنفر بود . بخصوص اینکه او یک اشرافزاده متولد نشده بود . در 839 میلادی جانگ بوگو به کیم ووجینگ کمک کرد تا پادشاهی را از پادشاه جدید شیلا کینگ مینائه بگیرد. جانگ بوگو ددر برابر درخواست کیمووجینگ گفت : قدیمیها مثلی دارند که می گوید اگر بدانی کاری درست است و آن را انجام ندهی معلوم است شجاعت نداری . گرچه من قدرت زیادی ندارم ولی از دستورات تو اطاعت می کنم .
بنابراین چانگ بوگو 5000 نفر از افرادش را در اختیار جانگ نیون قرار داد تا به کیم ووجینگ کمک کند. پیروزی کیم ووجینگ باعث شد تا جانگ بوگو به عنوان سمت نخست وزیری برسد . در 845 میلادی جانگ بوگو تصمیم گرفت دخترش را به عقد پادشاه مون سئونگ پسر کیم ووجینگ دربیاورد. اشرافزادگان شیلا که ترس از قدرتمندتر شدن جانگ بوگو را داشتند تصمیم به قتل او گرفتند .بنابراین انها به پادشاه فشار آوردند تا این ازدواج کنسل شود و همین باعث شد تا جانگ بوگو بر علیه پادشاه فعالیت کند. جانگ بوگو در 846 میلادی در پایگاه نظامی چانگ هی توسط فردی به نام یونگ جانگ که فرستاده دربار شیلا بود کشته شد . یوم جانگ که وانمود کرده بود از دربار رانده شده هنگام خوردن شراب با جانگ بوبو خنجری را در بدن او فرو کرد . گرچه منابع ژاپنی مرگ او را به سال 841 میلادی
می دانند . در 851 میلادی پایگاه چانگ هی منحل و افراد آن متفرق شدند.